جدول جو
جدول جو

معنی ابن معتوق - جستجوی لغت در جدول جو

ابن معتوق
(اِ نُ مَ)
شهاب الدین موسوی، از مردم خوزستان. او به زبان عرب شعر میگفت و در قرن یازدهم هجری در صحبت سید علیخان میزیست و مدح او میکرد و باآنکه در تشیع غلو داشت و اشعار وی مشتمل بر تولّی وتبرّای بسیار است لیکن بسبب جزالت لفظ و رقت معنی وبلاغت عبارت و حسن استعارت و تشبیه در اکثر ممالک عربی مشهور و دیوانش مکرر در مصر و دیگر کشورها به طبعرسیده است. ولادت وی به سال 1025 ه. ق. بوده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ مَ)
تاج الدین ابومحمد احمد بن عبدالقادر بن احمد بن مکتوم قیسی، فقیه حنفی نحوی لغوی. شاگرد ابن نحاس و ابوحیان. مولد او682 هجری قمری او راست: شرح کافیۀ ابن حاجب. شرح شافیه. شرح الفصیح. الدرر اللقیط من البحر المحیط. الجمع بین العباب والمحکم فی اللغه. قید الاوابد. شرح هدایه در فقه. و او در طاعون 749 درگذشته است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ مَ)
ابوعمرو عثمان قرشی مصری صوفی. فقیه حنبلی. در موطن خود بتدریس و وعظ و افتا اشتغال می ورزید. وفات وی به سال 564 ه. ق. و قبر او زیارتگاه است
لغت نامه دهخدا
(اِنُ مُ تَوْ وَ)
احمد بن عبدالله بن سعید بن متوج بحرانی. فقیه شیعی، استاد ابن فهد و شاگرد شهید. وفات او در اوائل قرن دهم هجری است. کتاب وسیله در فقه ودو کتاب در تفسیر و رسالۀ ناسخ و منسوخ و کتاب النهایه از اوست. و اشعاری نیز به زبان عربی داشته است
لغت نامه دهخدا